امروز:
مکانیک و نیروگاه

مجتبی جوان کارشناس دفتر فنی تولید شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی
:
تاریخ نوشته: جمعه بیست و نهم مهر ۱۳۹۰

باز باران٬ با ترانه
میخورد بر بام خانه

باز باران٬ با ترانه
میخورد بر بام خانه

خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟

روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟

* * *

یادت آید روز باران
گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟
خاطرات خوب و رنگین

در پس آن کوی بن بست
در دل تو٬ آرزو هست؟

* * *

کودک خوشحال دیروز
غرق در غمهای امروز

یاد باران رفته از یاد
آرزوها رفته بر باد

* * *

باز باران٬ باز باران
میخورد بر بام خانه

بی ترانه٬ بی بهانه
شایدم٬ گم کرده خانه


با تشکر از دوست خوبم که این شعر را فرستادند.



نویسنده مجتبی جوان
EMail: Mojtaba1064@Yahoo.Com
گواهینامه های من
TOP LINK
Best My Picture

ÑÏÔ ÈÇ ÏæÑÎå